در چشمانداز کسبوکارهای رقابتی امروز، تصمیمگیری صحیح برای شرکتها و سازمانهایی که بخواهند جلوتر از بازار قدم بردارند، بسیار مهم است. کسب برتری نسبت به رقبا نیازمند استفاده از دادهها برای تصمیمگیریهای حیاتی است. امروزه شرکتهای مختلفی در حال فعالیت هستند که بیشتر آن ها در حال استفاده از ابزارهای کامپیوتری جهت تحلیل داده در جهت پیشبرد اهداف سازمان هستند. بااینحال، اگر بخواهیم ابزاری را به شما معرفی کنیم که میتواند برگ برنده سازمان یا کسبوکار تجاری شما در بین رقبا باشد، هوش تجاری (BI) است. ابزاری که بهعنوان چهارچوبی قدرتمند برای جمعآوری، تجزیهوتحلیل دادهها در سازمانها و کسبوکارهای تجاری معرفی شده است.
در این مقاله از گنج دیجیتال قصد داریم تا به بررسی تعریف و چیستی هوش تجاری (bi) بپردازیم. بگوییم که این ابزار چگونه معرفی شد. سپس به بررسی موارد اهمیت بیشمار این ابزار در توانمند ساختن سازمانها برای تصمیمگیریهای کلیدی، سادهسازی عملیات و کسب مزیت رقابتی در بازار خواهیم پرداخت.
هوش تجاری (bi) چیست؟
در ابتدا به بررسی و چیستی این ابزار قدرتمند میپردازیم. هوش تجاری یا BI را میتوان ابزاری قدرتمند در راستای استفاده از فناوری و روششناسی برای تبدیل دادههای خام به اطلاعات تجاری معنادار توصیف کرد. این ابزار باعث میشود که سازمانها بتوانند تصمیمهایی را مبتنی بر دادههای سازمان اتخاذ کرده و در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده کند. این ابزار در هسته خود طیف گستردهای از الگوریتمهایی را دارد که کار جمعآوری، یکپارچهسازی و تجزیهوتحلیل دادهها از منابع مختلف را تسهیل میکنند.
همانطور که میدانید، جمعآوری داده از چندین منبع مختلف و تجزیهوتحلیل آنها در یک مکان، میتواند بینشی عمیق از کل عملکرد سازمان را به مدیران بدهد. بهگونهای که با این اطلاعات و بینشها قادر خواهند بود تا تصمیماتی سازنده و فراگیر را برای پیشبرد اهداف شرکت اتخاذ کنند. همچنین قادر خواهند بود تا از این بینشها برای درک روندها، فرصتها و همچنین کاهش ریسک فعالیت در حوزههای مختلف استفاده کنند.
تاریخچه تکامل هوش تجاری
اصطلاح هوش تجاری برای اولینبار در سال ۱۸۶۵ میلادی توسط ریچارد دیونز در دایره المعارف تجارت و کسبوکار مطرح گردید. او در این کتاب توضیح میدهد که چگونه مدیران قادر خواهد بود تا از دانش خود از بازار و رقبا برای کسب مزیت در بازار استفاده کنند. در دهه ۳۰ تا ۴۰ میلادی دانشمندان از روشهای رمزنگاری و رمزگشایی برای تجزیهوتحلیل ارتباطات قدرتهای طرفهای درگیر در جنگ جهانی دوم استفاده میکردند. این مورد را نیز میتوان نمونهای از استفاده از دادهها و تجزیه تحلیل آنها برای پیشبرد اهداف راهبُردی دانست.
کمی بعدتر در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ شاهد حضور اولین هارددیسک و پایگاهداده توسط شرکت IBM بودیم که امکان ذخیره و بازیابی حجم زیادی از دادهها را فراهم میکرد. در همان سال ها مقالهای توسط شرکت IBM درباره سیستم هوش تجاری معرفی میشود که امکان استفاده از دادهها برای حمایت از تصمیمگیری راهبُردی را در این مقاله تشریح میکند.
نقطه عطف سیستمهای هوش تجاری را باید در دهه ۱۹۷۰ تا 19۸۰ بدانیم که اولین رایانههای شخصی و نرمافزارهای صفحه گسترده برای تجزیهوتحلیل دادهها عرضه شده و در دسترس کاربران در سطح جهان قرار گرفتهاند. در آن دوران بود که اولین ابزارهای تحلیل دادههای تجاری همچون SAS، Oracle2 و SAP معرفی شدند. در دهه ۹۰ میلادی با ظهور اینترنت و انقلابی که در گستردگی و دسترسی دادهها در سطح جهان ایجاد شد، هوش تجاری نیز پیچیدهتر شده و قابلیتهایی همچون تجسم دادهها، داشبوردها و پردازش تحلیلی آنلاین (OLAP) وارد عرصه گردیدند. از آن زمان به بعد دادهکاوی و ذخیره داده به تکنیکی رایج برای استخراج و ساماندهی دادهها تبدیل شده است.
از سالهای ۲۰۱۰ تاکنون، هوش تجاری پیشرفت چشمگیری را تجربه کرده و با مفاهیمی همچون کلانداده (Big Data)، رایانش ابری و هوش مصنوعی فرصتها و چالشهای جدیدی را پیشروی افراد گذاشته است. امروزه ابزارهای هوش تجاری از یادگیری ماشین و پردازش زبان طبیعی برای ارائه تجزیهوتحلیلی پیشرفته و خودکار استفاده میکنند. هرچه بیشتر میرویم، هوش تجاری بهصورت اتوماسیونی و مشارکتی پیش میرود. بهگونهای که به کاربران اجازه میدهد تا اطلاعات مختلف را کشف کرده و به اشتراک بگذارند.
پیشنهادی گنج دیجیتال: کاربرد هوش تجاری چیست و چه مزیتی برای کسب و کار ها دارد
اهمیت هوش تجاری در پیشبرد اهداف سازمان
در محیط تجاری بسیار رقابتی و سریع امروزی، دسترسی به اطلاعات بهموقع و دقیق برای موفقیت بسیار مهم است. امری که به کمک هوش تجاری میتوان بهراحتی به آن دستیافت. در ادامه این مقاله به اهمیت هوش تجاری میپردازیم و مزایای مختلف آن را برجسته میکنیم.
ارائه یک مزیت رقابتی در بین سازمانهای تجاری
یکی از دلایل اصلی اهمیت هوش تجاری، توانایی آن در ارائه مزیت رقابتی به سازمانها است. کسبوکارها با تجزیهوتحلیل دادههای داخلی و خارجی و درک روندهای بازار میتوانند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند، استراتژیهای مؤثری توسعه دهند و مزیت رقابتی را نسبت به رقبای خود به دست آورند.
بهبود قدرت تصمیمگیری در سازمان تجاری
هوش تجاری با ارائه بینش در مورد جنبههای مختلف کسبوکار، از جمله فروش، بازاریابی، امور مالی و عملیات، مدیران سازمان را قادر میسازد تا گزینههای مختلف را ارزیابی کرده، ریسکها و فرصتها را شناسایی کنند و تصمیمات مبتنی بر داده را اتخاذ کنند که با اهداف و مقاصد سازمان همسو باشند.
افزایش کارایی عملیاتی سازمان
ابزارهای هوش تجاری نهتنها سازمانها را قادر میسازند تا دادهها را تجزیهوتحلیل کنند، بلکه ابزارهایی را برای نظارت و بهینهسازی فرایندهای عملیاتی در اختیار آنها قرار میدهند. هوش تجاری با شناسایی ناکارآمدیها، کمبودها و زمینههای بهبود امکان افزایش کارایی عملیاتی سازمان را میسر میسازد که منجر به صرفهجویی در هزینه، افزایش بهرهوری و بهبود رضایت مشتری میشود.
بینشهایی را در مورد رفتار مشتری ارائه میدهد
درک رفتار مشتری برای کسبوکارها برای جذب و حفظ مشتریان ضروری است. هوش تجاری به سازمانها کمک میکند تا بینشی در مورد ترجیحات مشتری، روندها و الگوهای خرید آنها کسب کنند. با تجزیهوتحلیل دادهها از نقاط مختلف مانند بازخورد مشتری، رسانههای اجتماعی و سوابق فروش، سازمانها میتوانند محصولات، خدمات و استراتژیهای بازاریابی خود را برای برآوردهکردن انتظارات مشتری تنظیم کنند و در نتیجه رضایت و وفاداری مشتری را افزایش دهند.
هوش تجاری تجزیهوتحلیل و پیشبینی دادههای سازمان را تسهیل میکند
یکی دیگر از مزایای کلیدی هوش تجاری در توانایی آن در تجزیهوتحلیل و پیشبینی روند عملیات شرکت تجاری است. هوش تجاری با استفاده از دادههای گذشته و بهکارگیری تکنیکهای تحلیلی پیشرفته میتواند به سازمانها در پیشبینی روندهای آینده، نیازهای مشتری و شناسایی ریسکها و فرصتهای بالقوه کمک کند. این امر سازمانها را قادر میسازد تا تصمیمات پیشگیرانهای را برای آینده شرکت اتخاذ کنند و در نتیجه ریسکها را به حداقل برسانند و در بازار روبهرشد امروزی سهم قابلتوجهی را کسب کنند.
قابلیت گزارشدهی آنی
گزارشهای سنتی اغلب بر فرایندهای دستی تکیه میکنند و ثابت هستند و در زمانی کوتاه منسوخ میشوند. همچنین آنها زمانبر و مستعد خطا هستند. بااینحال، شرکتها باید برای تصمیمگیریهای کلیدی تجاری به گزارشهای ماهانه و سالانه وابسته باشند. ابزارهای هوش تجاری قابلیتهای گزارش آنی را ارائه میدهند، دادهها را از منابع مختلف استخراج و ادغام میکنند و آنها را در قالبی قابلدرک و جذاب از نظر بصری ارائه میدهند.
از سوی دیگر، گزارشهای هوش تجاری امکان دسترسی به دادهها، انجام تجزیهوتحلیل و ایجاد گزارشهای شخصی را میدهد. این ویژگی به سازمانها اجازه میدهد تا به اطلاعات بهروز دسترسی داشته باشند، الگوها و روندها را بهسرعت شناسایی کنند و بهموقع به شرایط پویا بازار پاسخ دهند.
بهبود نظارت بر کسبوکار
هوش تجاری نقش مهمی در توانمندسازی سازمانها برای حفظ کنترل بهتر بر فرایندهای تجاری خود ایفا میکند. ابزارهای BI با ایجاد دید بهتر در عملیات، تصمیمگیرندگان را قادر میسازند تا مسائل را شناسایی کرده و سریعاً آنها را اصلاح کنند، نه اینکه بهصورت واکنشی به مشکلاتی که به وجود میآیند پاسخ دهند.
بهعنوانمثال، یک شرکت لجستیکی که با تاخیر در تحویل بار مواجه است، میتواند از هوش تجاری برای بهدستآوردن بینشی در مورد دلایل اصلی این تاخیرها استفاده کند. با تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به مسیرهای حملونقل و سایر عوامل، شرکت میتواند مکانها و علل خاص تاخیرها را شناسایی کند. سپس میتوان از این اطلاعات برای توسعه مداخلات هدفمند، مانند تغییر مسیر تحویل یا تنظیم برنامههای حملونقل، برای بهحداقلرساندن تأثیر تاخیر بر مشتریان استفاده کرد.
ارائه اطلاعات عملی
هوش تجاری بر ارائه اطلاعات عملی به تصمیمگیرندگان و مدیران سازمان تمرکز دارد. ابزارها و داشبوردهای هوش تجاری اطلاعات را به شیوهای کاربرپسند ارائه میکنند و بینشهای کلیدی را برجسته میکنند و بر اساس دادههای تحلیل شده توصیههایی ارائه میدهند. این امر به تصمیمگیرندگان این امکان را میدهد که بهسرعت مفاهیم دادهها را درک کنند و اقدامات مناسب را برای موفقیت کسبوکار انجام دهند.
بازگشت سریعتر سرمایه در سازمان
پیادهسازی هوش تجاری میتواند منجر به بازگشت سرمایه (ROI) قابلتوجهی برای سازمانها شود. هوش تجاری با بهبود فرایند تصمیمگیری، افزایش کارایی عملیاتی و جلب رضایت مشتری به سازمانها کمک میکند تا به طور مؤثرتر به اهداف و مقاصد خود دست یابند. همچنین آنها را قادر میسازد تا زمینههای بهبود را شناسایی کنند، منابع را به طور کارآمدتر تخصیص دهند و در جهت پیشبرد اهداف خود از آنها استفاده کنند و در نتیجه عملکرد مالی و سود کلی را بهبود بخشند.
ارتقای سرعت عملیات تجاری
هوش تجاری سازمانها را قادر میسازد تا شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) را در حوزههای مختلف عملیات نظارت و اندازهگیری کنند. سازمانها با ردیابی معیارهایی مانند درآمد فروش، سطح موجودی، کارایی تولید و رضایت مشتری، میتوانند زمینههای بهبود را شناسایی کنند. همچنین مداخلات هدفمند را اجرا کنند و به طور مداوم عملیات خود را بهینه کنند. این کار منجر به سادهسازی فرایندها و افزایش سرعت عملیات مختلف تجاری میشود.
افزایش بهرهوری سازمان
وجود یک سیستم هوش تجاری خوب کارایی و بهرهوری کلی شرکت را تا حد زیادی افزایش میدهد. این امر به نوبه خود تأثیر مطلوبی بر درآمد کلی سازمان دارد. ابزارهای هوش تجاری با تسهیل فرایندهای جمعآوری، تجزیهوتحلیل و گزارشدهی دادهها، وظایف دستی و تکراری را حذف میکنند و کارمندان را قادر میسازند تا بر فعالیتهای مهمتری تمرکز کنند. این کار بهرهوری را افزایش میدهد، خطاها را کاهش میدهد و زمان ارزشمندی را برای کارمندان آزاد میکند تا افزایش بهرهوری سازمان کمک کنند.
دسترسی به اطلاعات قابلاعتماد
هوش تجاری با ادغام دادهها از منابع متعدد و استانداردسازی آنها و اطمینان از یکپارچگی دادهها، یک نسخه واحد را در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهد. این امر احتمال تصمیم گیری های نادرست را کاهش میدهد و در عوض، تصمیمگیرندگان را با بینشهای دادهمحور که میتوانند به آن اعتماد کنند، توانمند میسازد.
کاهش هزینههای عملیاتی سازمان
هوش تجاری به سازمانها کمک میکند تا هزینههای غیرضروری را شناسایی و حذف کنند. سازمانها با تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به هزینهها، تأمینکنندگان، سطح موجودی و فرایندهای عملیاتی میتوانند در هزینهها صرفهجویی کنند، معاملات بهتری با تأمینکنندگان داشته و تخصیص منابع آنها را بهینه کنند که در نتیجه هزینهها کاهش مییابد و عملکرد مالی بهبود مییابد.
عملکرد یکپارچه و مستقل از پلتفرمهای مختلف سازمان
ابزارهای هوش تجاری بهگونهای طراحی شدهاند که مستقل از پلتفرم باشند، به این معنی که میتوانند با سیستمها و پایگاههای اطلاعاتی مختلف مورداستفاده سازمانها یکپارچه شوند. این امر باعث میشود سازمانها بتوانند از زیرساختهای فناوری موجود و منابع داده خود استفاده کنند و از یکپارچگی و نبود اختلال در عملکردشان اطمینان حاصل کنند.
کمک به شناسایی روندهای بازار:
هوش تجاری سازمانها را قادر میسازد تا روندهای بازار، از جمله تغییرات در ترجیحات مشتری، فناوریهای نوظهور و چشمانداز رقابتی را نظارت و تجزیهوتحلیل کنند. با درک این روند، سازمانها میتوانند به طور فعال استراتژیهای خود را با روند بازار و ترجیهات مشتری تطبیق دهند، فرصتهای جدید بازار را شناسایی کرده و از رقبا جلوتر بمانند.
سخن پایانی
هوش تجاری نقش مهمی در محیط رقابتی کسبوکار امروز ایفا میکند. این ابزار با ارائه درک عمیقتر سازمانها از دادهها، روندهای بازار و رفتار مشتری تصمیمگیرندگان را با بینشهایی که برای تصمیمگیری آگاهانه و کسب مزیت رقابتی نیاز دارند، توانمند میسازد. هوش تجاری با توانایی خود در بهبود تصمیمگیری، افزایش کارایی عملیاتی و ارائه اطلاعات قابلاعتماد و قابلاعتماد، به ابزاری ارزشمند برای سازمانها در صنایع مختلف تبدیل شده است.